خوب توانستید کلاس کیش را پایین بیاورید؛ آن هم چند پله در کمترین زمان ممکن.
نوروز آمد، همان ایامی که از ماهها پیش فوقالعاده بودنش را نوید میدادید، و استقبال بینظیر مسافرانش را پیشبینی میکردید.
خدا پدر مسئولین قدیمی و دائم کیش را در زیرمجموعههای سازمانی بیامرزد که همین اندک برنامهها را با روال سابق و کمترین امکانات و بودجه یکتنه برگزار کردند.
کاش به همین مقدار بسنده میکردید و نه سراغ گروه نمایشی از پایتخت میرفتید که لهجهها و گویشهای زیبای کشورمان را کاملا دلقکوار به سخره بکشند، نه به لباسمکزیکیها پیشنهاد اجرای سرود وطنم! میدادید و نه میکیموسهای دیزلیلند را جانشین عمونوروز میکردید!
بی سرپرست بودن معاونت فرهنگی طی دوماه اخیر و بیاعتنایی عجیب مسئولین بالارتبه به ولمعطلی این حوزه – که باید پررنگترین نقش را در پاسداشت و احیاء آداب باستانی و فرهنگ نوروز ایفا میکرد – باعث شد افسار جشنوارههای نوروزی کاملا به دست معاونت گردشگری – که با جمیع آراء اهالی رسانه، ضعیفترین معاونت سازمان در مدت اخیر بوده است – بیفتد. معاونتی که حتی برای اجرای خاصترین برنامهی خود در استقبال از مدیرعامل سازمان در بازدید از نمایشگاه بهارانه، از آماده کردن کمترین تجهیزات نیز غافل و عاجز بودند و صدا و زمان را از ایستگاههای مجاور عاریه گرفته و سلسلهوار، اجرای تمام برنامهها را با خلل مواجه کردند.
البته از حق نگذریم که امسال شاهد یک اتفاق خاص و منحصر به فرد آن هم برای اولین بار در کیش بودیم. آنقدر خاص که در هیچ کجای دنیا هم اتفاق نیفتاده است.
طراحی پرچمی سهرنگ! _ مطابق استانداردهای پرچمهای کشورهای جهان_ و نصب در همان ارتفاع! و البته قرض گرفتن پایهی نصب آن از پرچم جمهوری اسلامی ایران در پارک شهر؛ دستاورد ویژهی معاون گردشگری بود که علیرغم مخالفتهای پیش از آن توسط بسیاری از صاحبنظران از جمله امام جمعه محترم، جسورانه انجام شد. اتفاقی که بی هیچ مقدمه و توضیحی در اسکله تفریحی نصب و باعث سوالات و ابهامات بسیاری برای گردشگران شده است. بیتوجه به اینکه اگر قرار بود این پرچم نمادی از هویت ملی باشد با کدام یک از افراد فعال، صاحبنظر و دارای اندیشه و تخصص در این حوزه مشورت شد؟ وچرا با کمترین توجه و تخصص در طراحیاش، به عرصه نمایش درآمد؟ آیا معاون گردشگری اکنون با این پرچم واقعا تصور نمایش هویت ملی، مذهبی ایران را به جهانیان دارند؟
البته از تمام اینها باید گذشت، شهری که برای خوشگذرانی عدهای معدود و پر شدن خزانهای -که قطعا برای جبران خسارتها ناچار به پرداختهای بیشتری خواهد شد- بیحساب به روی خودروهای شخصی باز شد و طبیعت، نظافت، مبلمان شهری ، نظم ترافیکی و سلامتیاش را بر باد داد و حتی همان محدودیت سالها پیش مبنی بر اجازهی حضور سه تا پنج روز برای خودروها در ایام عید را نیز اعمال نکرد تا علاوه بر اینکه نوروزی بسیار سخت و مایوسکننده برای کیشوندانی که بویی از عید نمیبرند بسازد، شرایط را با نگرانی پیک بعدی و شدید کرونا برای اصناف فعال و آسیبدیدهای که هیچ انتفاعی از حضور چنین گردشگرانی نمیبرند سختتر سازد.
نوروز در کیش ِ نمونه امسال از برنامههای دههی فجر مدارس دولتی هم ضعیفتر برگزار شد، با همان شکل اجرا و با همان مقدار ارزش در بودجهی تعیینشده؛ چیزی نداریم بگوییم جز اینکه متاسفیم.
ظاهرا این قصه سری درازتر و البته پردردتر از این حرفها دارد ولی آنچه تکراری و گویا همیشگی است، صدمات روحی و مالی کیشوندانی میباشد که با چنگ و دندان این منطقه را بی هیچ امتیازی از گذشته، مانند گذشته سرپا نگاه داشتهاند.
سپاس از شما که دلسوزانه و دقیق به شرایط پرداختید فقط از تیم روابط عمومی که شاهکار هستند چیزی نگفتید و سفره هفت سین با انار های شب یلدا و کمپ های چادری و ….
جانا سخن از زبان ما میگویی..
عالی بود، ممنون